5
(1)

کار آفرین کسی است که با تغییر نگرش زندگی‌اش ابتدا خود را توانمند می‌سازد که بتواند کسب و کاری را ایجاد و آن را مدیریت کند.

کارآفرینی یک علم است و مجموعه‌ای از مهارت‌هاست که باید آن را در خود ایجاد کرد و به سبک زندگی کار آفرینانه برسیم.سپس با تفکر و نوآوری و خلاقانه، ایده و فرصتی را ایجاد کندتا بتواند با پذیرش ریسک و با حداقل منابع، ارزش آفرینی کرده و جهت توسعه کسب و کار برای دیگران اشتغال زایی کند.

زمانی که فردی بتواند برای خود کسب و کاری نوپا یا استارتاپی ایجاد و آن را مدیریت کند حتماً توانایی ایجاد اشتغال برای افراد دیگر را دارد.
کار آفرین همیشه به دنبال فرصت های استارتاپی و ایده است. کار آفرینان موفق دارای مهار تهایی هستند که بتوانند مسیر کارآفرینی را درست طی کنند. در گذشته مردم باور داشتند، که کار آفرینی یک استعداد ذاتی است و با کمی ریسک پذیری و شجاعت داشتن یک تخصص می‌توان کار آفرین بود.کارآفرینی انواع مختلفی دارد . زیرا کار را ایجاد کارآفرینی اشتغال برای تعدادی کارگر می‌دانستند.

اصول کار آفرینی

سوال: آیا حتماً باید از کار فعلی خود جدا شوید؟

جواب:کسانی که شاغل هستند برای کار افرینی ملزم به ترک شغل فعلی نیستند.

کسانی که به فکر کار مستقل هستند را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:
1. کسانی که در حال حاضر در سازمانی مشغول به کار هستند.
2. کسانی که شاغل نیستند.

گزینه اول: کار آفرین درون سازمانی
اگر مدیران و همکاران شما در محل کار در شغل فعلی، هوشمندی کافی را داشته باشند، ممکن است بتوانند فضایی را ایجاد کنند که به یک کارآفرین درون سازمانی تبدیل شوید.
کارآفرین درون سازمانی یا کارآفرین سازمانی (Intrapreneur) کسی است که برای ارزش آفرینی و نوآوری، ساختار و کسب و کار فعلی خود را ترک نمی‌کند و البته قدرت و اختیار بیشتری به او داده می‌شود تا بتواند ایده‌هایش را عملی کند و کارآفرینی را مدیریت کند.

کارآفرینی پاره وقت

کارآفرینی پاره وقت به این معناست که زمان‌های خارج از ساعات کار رسمی خود را به ایجاد اشتغال جدید اختصاص دهید.
البته این شیوهٔ کار کردن، اما و اگرهای خودش را هم دارد. مثلاً این‌که ممکن است کار جدید، نیازمند وقت و منابع بیشتری باشد. و نیز این‌که کارآفرینی پاره‌وقت را نمی‌توان برای مدت طولانی ادامه داد و به هر حال، باید در زمانی از کسب و کار فعلی‌تان جدا شوید.
اما امروز علم کار آفرینی به عنوان واحد دانشگاهی به دانشجویان آموزش داده می‌شود. زیرا کار آفرینی هم آموختنی است. هر فردی می‌تواند یاد بگیرد و کار آفرین شود.

در حوزه کارافرینی دو نوع مهارت کلی وجود دارد که با یادگیری آن‌ها می‌توان بهترین کار آفرین شد:

1. مهارت‌های نرم

مهارت‌های نرم عبارتند از انواع مهارتهای فردی و بین فردی مانند خود آگاهی، هدف گذاری، مدیریت زمان، مدیریت بحران، حل مسله و بسیاری دیگر از مهارت‌هاست.
شخص باید بتواند این مهارت‌ها را یاد بگیرد و در کار وزندگی خودش به کار بندد تا تبدیل به شخصیت کار آفرین شود.

2. مهارت‌های سخت

مهارت‌های سخت مهار تهایی هستند که برای یادگیری و تسلط بر مدیریت کسب و کار باید آن‌ها را به دانش خود اضافه کرد که شامل: حسابداری، نگارش طرح کسب و کار، فنی و مهندسی، برنامه ریزی شغلی و مهم‌تر مهارت در یک زمینه تخصصی است که اصلی‌ترین مهارت سختی است که کار آفرین باید بر آن تسلط داشته باشد.

موضوع هوش کارآفرینی

هوش کارآفرینی از مهارت‌های نرم است که کارآفرینان می‌توانند یاد بگیرند و در خود نهادینه کنند.

حوزه‌های هوش کار آفرینی چیست و چرا باید فرا گرفته شود؟

هوش کارآفرینی شامل چهار حوزه مهارتی است:

1. مهارت‌های فردی

2. مهار تهای ارتباطی

3. مهارت‌های تیمی

4. مهارت‌های عمومی

حال به بیان برخی از مهارت‌های فردی کارآفرین اشاره می‌کنیم:
از مهارت‌هایی که کار آفرین باید داشته باشد ابتکار عمل است که در دسته مهارت‌های فردی است و به این معنی است که کار آفرین باید قوه درک شناخت محیط و شرایط را به خوبی داشته باشد تا بتواند از آن به درستی به نفع خودش و مدیریت کسب و کارش استفاده کند؛ و از مشکلات و موانع در مسیر کسب و کار در جهت پیشبرد اهداف استفاده کند.

ابتکار عمل یکی از ویژگی‌های نخبگان است و آن را در اقدام خلاق گونه و مدیریت خلاق در کار آفرینی می‌بایست به کار برد تا تحول در کار را به دنبال داشته باشد. حال اگر کارافرینی نتواند در کارش تحول ایجاد کند و دست به ابتکار عمل بزند مانند فوتبالیستی که به عنوان حمله کننده تیم هست اما نتوانسته گلی بزند.

فرد کارآفرینی که ابتکار عمل نداشته باشد و حتی نتواند کارکنانش را دعوت به ابتکار عمل کند. تیم کسب و کار خودش را نابود کرده است.

یادگیری ماهیگیری در کارآفرینی

اگر می‌خواهید به کسی کمک کنید ماهی ندهید. ماهی گیری یاد بدهید. اگر می‌خواهید درست و اصولی پیش بروید دنبال کارهای راحت نباید رفت بلکه چیزی را باید آموخت که هوشمندانه به کمک شما بیاید.

فرایند یاد گیری علاوه بر مطالعه نیازمند تکرار و تمرین است تا بتوانید آن را اجرایی کنید. تمرین همان فن ماهیگیری است. مثلاً بعد از اینکه توانستید سخنرانی را یاد بگیرید می‌توانید تمرین کنید و خود را در جلسه سخنرانی برای افرادی تصور و آن را تکرار و تمرین ذهنی کنیدتا بتوانید آن را به عمل تبدیل کنید.

خود شناسی اصلی‌ترین مهارت کار آفرینان

ابتدا باید کارآفرین به خود شناسی برسد تا بتواند تمام خلاقیت و توانمندی خودش را آگاهانه بشناسد و آنها را از حالت بالقوه به بالفعل در بیاید. کار آفرین باید توانمندی کارکنان خودش را به خوبی بشناسد تا ارتباط مؤثرتر برقرار کند و کارکنان را در جایگاه شغلی مناسب خودشان جایگزین کند. مهارت هدف گذاری یکی دیگر از مقاصد خود شناسی و تشخیص خواسته‌ها و توانمندی‌هاست.

هدف گذاری را با این مثال بهتر بفهمیم: وقتی هواپیما به پرواز در می آید از مبدأ به سمت مقصدی پرواز کرده و در واقع با تعیین هدف مسیر را انتخاب و به سمت آن حرکت می‌کند.

اگر خلبان در طی مسیر فقط چند درجه اشتباه برود از مسیر اصلی خارج و به شهر یا کشور دیگری ممکن است برود یادگیری مهارت هدف گذاری نیز به مانند خلبانی است. کار آفرین موفق باید هدف را به درستی تشخیص و مسیر دستیابی به ان را تعیین و با برنامه ریزی دقیق پیش رود و هواپیمای کسب و کار را دقیق به مقصد برساند.

یکی دیگر از نتایج خود شناسی خود مدیریتی است.

که در این مبحث مدیریت زمان مهم‌ترین آن است. کار آفرین ابتدا توانایی بهره گیری از زمان را باید بلد باشد تا بتواند مدیریت و رهبری را درست انجام دهد.
مدیریت زمان فرایندی است که طی آن فرد به صورت آگاهانه زمان و فعالیت‌های خود را کنترل می‌کنند و دلیل انجام چنین کاری بهبود عملکرد و استفادهٔ بهتر از زمان و بالا بردن کیفیت انجام کارها می‌باشد.

به عنوان کار آفرین باید قادر باشید در کمترین زمان درست‌ترین تصمیم‌ها را بگیرید.
باید دانست که زمان در گذر است و موفق شدن در مدیریت بهینه زمان و اقدامات هدفمند در گذر زمان است.
تنبلی بدترین عادتی است که کار آفرین باید از آن دوری کند.
در اغلب سازمان‌های بزرگ کسی با وقت تلف کردن مشکلی ندارد، اگر زمان برای افراد یک سازمان یک کالای باارزش به حساب نیاید، پس جای نگرانی برای تلف کردن آن هم وجود ندارد. چرا باید یک جلسه را در نیم ساعت تمام کرد ،در حالی که یک ساعت باید برای آن وقت گذاشت.
زمان در استارتاپ های شما حکم پول بانکی را دارد زیرا اگر زمان کم بیاورید پول خود را ازدست داده‌اید.

مهارت مدیریت بحران

اگر چه بحران در همه کسب و کارها و برای همه مدیران وجود دارد، اما مدیریت بحران کارآفرینان در کسب و کارهای کوچک ضرورتی حیاتی است.
کسب و کارهای بزرگ و قدرتمند، به همان اندازه که از محیط تأثیر می‌پذیرند بر روی آن تأثیر هم می‌گذارند.
اما کسب و کارهای کوچک، عملاً تابع شرایط محیطی هستند. بنابراین، وقوع بحران برای آنها فقط به معنای چالش نیست، بلکه می‌تواند سرنوشت آنها را دگرگون کند.

چهار روش مهم برای  ایجاد اشتغال و توسعه کسب و کار در سطح جهانی

شما در مسیر توسعه کسب و کار در سطح جهانی نه تنها با دشواری‌های زمانی و زبانی مواجه خواهید شد، بلکه مدل کسب و کار شما در حین گسترش جهانی تغییر خواهد کرد. اگر به دنبال باقی ماندن در بازار جهانی هستید تیمی را تشکیل دهید که با تمام تلاششان برند سازی را بلد باشند.

1. پایه‌های کسب و کار خود را محکم کنید.

اگر شما به فکر جهانی سازی کسب و کارتان هستید، باید بدانید که در سطح محلی کسب و کارتان محکم است یا خیر؟ آیا شما منابع مالی و انسانی برای گسترش کسب و کار در سطح جهان را دارید؟
افرادی که شما مسئول کسب و کار خود می‌کنید، باید انگیزه‌هایشان و هدفشان و توانمندی‌هایشان با شما همسو باشد و توانایی مطرح کردن برند شما را در سطح جهانی داشته باشند.

2. دید خود را گسترش دهید.

در سال‌های اخیر شرکت‌های بزرگ دید خود را بر رقابت در کشورهای آسیا معطوف کرده‌اند. چون بعضی از رشد اقتصادی بالا در این کشورها در حال انجام است و صاحبان کسب و کار از این فرصت بهره می‌گیرند مطالعه در مورد بازارهای کشورهای مختلف کمک می‌کند تا بهترین کشورها را برای شکوفایی اقتصادی خود در نظر بگیرید.

3. با کارشناسان جهانی مشورت کنید.

با مشاوره گرفتن از مشاوران جهانی می‌توانید به رشد اقتصاد جهانی خود ارتقا دهید. مشاوران در حوزه امور قانونی و بازاریابی و ارائه محصولات کمک می‌کنند.آنها با اشراف بر بازار و شرایط محلی مسیر گسترش کسب و کار را هموار می‌کنند.

4. به طور مؤثر در بازارهای جهانی نفوذ کنید.

به عنوان یک شرکت کوچک برای فعالیت در سطح جهانی، مشکل کمبود بودجه است. شرکت‌های کوچک با انتخاب استراتژی‌های مناسب و استفاده از تکنولوژی جدید به بازار نفوذ می‌کنند و به حضور برند خود استمرار می‌بخشند. با استفاده گسترده از تکنولوژی و حضور مستمر در شبکه‌های اجتماعی، می‌توانید برند خود را در سطح جهانی معروف کنید.

تصورات اشتباه در زمینه کارآفرینی و ایجاد اشتغال

1. کارمندان صرفاً با پول انگیزه کافی را پیدا می‌کنند.

چالش اصلی ایجاد محیط کاری با انگیزه است تا افراد در آن به سمت هدف کسب و کار حرکت کنند، تا فروش رونق بگیرد؛ شما هر قدر مدیر عامل با نبوغ و نوآور باشید، باز هم بدون لشکر کارمندان نمی‌توانید پیشرفت کنید.

2. در کارآفرینی زمان در اختیار شماست.

در دنیای کارآفرینی زمان محدود است. کار آفرینان 24 ساعته درگیر مسائل کسب و کارشان هستند. در همین زمینه استفاده از ماتریس ضرورت – فوریت که توسط استفان کاوی پیشنهاد شده ضروری است.

3. مسیر کار آفرینی، ایجاد اشتغال از دانشگاه کسب و کار می‌گذرد.

این نیز یکی از تفکرات اشتباه رایج است. شباهت بیل گیتس (مدیر عامل مایکروسافت)، لری الیسون (مدیر عامل اوراکل) ولری پیج (مدیر عامل گوگل) در این است که همگی در رشته‌های مهندسی تحصیل کرده‌اند.
تعداد مدیر عامل‌ها و بنیان گذارها با مدرک مهندسی سه برابر افرادی که در رشته مدیریت کسب و کار تحصیل کرده‌اند.
از یک نظر می‌توان گفت که تحصیل در رشته‌های مهندسی می‌تواند آموخته‌های خوبی به کار آفرین منتقل کند. چون چهار چوب به کارگیری روش‌های علمی در حل مسائل دنیای واقعی را ارائه می‌دهد.

4. پول نقد همه چیز است.

البته جریان پول نقد مهم است اما نهایتاً مشتری هدف اصلی است. این وظیفه اصلی ماست که ابزارها و اطلاعاتی در اختیار مشتریان قرار دهیم تا آنها تصمیم گیرند از ما خرید کنند.

آشنایی با استراتژی‌های مهم در نحوه مذاکرات و انجام معاملات

کسب و کار هر کار افرینی به نحوه مذاکرات و انجام معاملات بستگی دارد. اگر بتوانید به خوبی مذاکره کنید به خوبی می تونید معامله کنید.

یکی از این استراتژی‌ها این است که پیشنهاد وسوسه انگیز پیدا کنید.

چه کسب و کاری کوچک باشد چه بزرگ اهرم قدرت مشخص کننده برنده مذاکرات است. آیا شرکت دیگری هست که همان چیزی که از شرکت ایکس می‌خواهید را برای شما فراهم کند اگر می‌خواهید معامله‌ای را وسوسه کننده کنید این جمله را بگویید: به همکاری با شرکت شما علاقمندیم اما شرکت ایکس منتظر پیشنهاد ماست و پیشنهادات سود آوری را بدهید تا برای هر دو طرف سود فوق العاده ای را به بار آورد.

انگیزه اصلی طرف مقابل را در نظر بگیرید.

سعی کنید معاملات را به حاشیه نبرید و بر انگیزه اصلی طرف مقابل تاکید کنید. حتماً مسیر رسیدن طرف مقابل به خواسته‌هایش از شرکت ما را برایش شفاف کنید.

گوش دهید وسپس سازگاری کنید.

در جریان مذاکره همیشه به دنبال سازش باشید. ما همیشه با انتظارات زیادی بر سر میز مذاکره می‌رویم. همیشه آماده تغییر سبکتان باشید زیرا شما نمی‌دانید طرف مقابل چه می‌خواهد نه او خواسته شما را می‌داند.

بگویید تصمیم گیرنده نهایی شما نیستید.

همیشه به طرف مقابل بگویید برای اخذ تصمیم نهایی باید با مشاوران خود مشورت و سپس تصمیم خود را عنوان کنید.
اگر انها بخواهند با شما واقعاً همکاری کنند حتماً به شما وقت می‌دهند تا تصمیمتان را بعداً اعلام کنید. به یکباره در جلسه اول اقدام به تصمیم گیری هرگز نکنید.

شاخص سازی یونسکو در موضوع کار آفرینی

مدیر گروه اجتماعی و انسانی کمیسیون ملی یونسکو در ایران، در مورد شاخص سازی یونسکو در مورد کارآفرینی گفت:
یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها فراگیری اجتماعی است. ایده کار آفرینی به قشر خاصی منحصر نباشد و در رفع تبعیض مؤثر باشد. شاخصه بعدی این است که چقدر ایده کارآفرینی برای جوانان فرصت آفرین است و زمینه حضور و فعالیت آنان را فراهم می‌کند. یونسکو به ((کار آفرینی سبز)) اعتقاد دارد.

کارآفرینی شمول اجتماعی باید داشته باشد و یکی دیگر از شاخصه‌ها میزان تأثیر گذاری آن کسب و کار بر فقر زدایی و رفع تبعیض است. در این بخش کار آفرین تنها نباید به دنبال سود باشد و جانی سازی نیز یکی دیگر از شاخصه‌های کار افرینی در یونسکو مطرح شده است.

ایجاد اشتغال و اقتصاد

افزایش رقابت

یکی دیگر از نتایج مثبت کارآفرینی افزایش رقابت میان بازارهای بومی موجود است. افزایش کارآفرینی موجب می‌شود تا تمام کسب و کار های موجود ارزش افزوده خود را افزایش دهند و توان عملی خود را مجدد ارزیابی کنند و هزینه‌ها را پایین‌تر اورند و کارآمدتر باشند.

افزایش تولیدات

افزایش رقابت موجب می‌شود تا شرکت‌ها به کنترل هزینه‌ها و پایین آوردن هزینه‌ها بپردازند و بهره وری را افزایش دهند و بدین ترتیب موجبات افزایش تولید فراهم می‌شود. انگیزه کار افرینی موجب می شود تا افراد به دنبال شکاف‌های بازار بروند و تولیدات بهتر را انجام دهند و رونق اقتصادی را به دنبال دارد.

بازارهای جدید

همان‌طورکه اقتصاد کشورها در حال جهانی شدن و پیوند خوردن با سایر کشورها است، کارآفرینان نیز تمایل دارند تا به دنبال بازارهای خارج از محدوده خود باشند که موجب تولید سرمایه خارجی و موفقیت بیشتر آنها می‌شود.
پس به راحتی می‌توانیم بگوییم تولیدات کارآفرینان، افزایش رقابت، توسعه بازار، هوش بازاری و رجوع به بازارهای جدید همه و همه منجر به تولید درآمدی می‌شود که اقتصاد را موفق‌تر می‌کند، میلیون‌ها نفر را از فقر بیرون می‌کشد، برای فعالیت‌های رفاهی- اجتماعی سرمایه تولید می‌کند و نهایتاً استانداردهای زندگی شهری را بالا می‌برد.

کارآفرینی اجتماعی

در این مدل کارآفرینی فرد به جست و جوی مشکلات اجتماعی می‌رود و برای حل کردن آنها ایده دارد.
امروزه قلمرو کارآفرینی اجتماعی را نیز داریم که رشد بالقوه‌ای هم دارد و با ساماندهی و مدیریت سرمایه سعی بر ایجاد تغییر در شرایط موجود می‌کند.
این اتفاق بسیار خوبی است که کارآفرینی کمک کرده میلیون‌ها نفر از فقر نجات پیدا کنند، بیکاری کاهش پیدا کند، شمار مردمی که به تشکیلات رفاه اجتماعی وابسته‌اند را کاهش دهد و استانداردها و کیفیت زندگی میلیون‌ها نفر را بالا ببرد.

اغلب ابداعات کارآفرینان «نوآوری‌های سبز» است که توجهش به اثرگذاری بر اجتماع معطوف است. پس افزایش آگاهی از این مساله از به یغما رفتن منابع طبیعی جلوگیری می‌کند و تا جای ممکن از جامعه حفاظت می‌کند.

این پست چقدر مفید بود؟

روی ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا: 1

تاکنون رأی ندارید! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کارآفرینی
ورود | ثبت نام
شماره موبایل خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد